امروز میخواستم یه مقدار در مورد این باهات صحبت کنم که اصلا چطوری شد که وارد رشته حقوق شدم و از این رشته چی میخوام
و همچنین واسه خودم اون اهدافم رو یه بار دیگه مرور کنم که واسم اهمیتشون تجدید و یادآوری بشه و با قدرت مضاعف واسه بدست آوردنشون تلاش کنم
تازه کنکور داده بودم حدود یگ ماه گذشته بود که جواب های کنکور آمد رتبه ام نسبتا خوب شده بود اما خیلی از خودم راضی نبودم انتظار داشتم رتبه بهتری میاوردم ولی خوب بازم خدا رو شکر کردم
چند وقت بعد نتایج نهایی آمد و معلوم شد که کدوم داشنگاه قبول شدم
اون روز خیلی روز بدی واسم بود خیلی ناراحت شده بودم انتظار خیلی بیشتر داشتم و انگار زحمات دو سال همه همه اش از بین رفته بود
وقتی وارد دانشگاه و محیط دانشگاه شده بودم یه حس خیلی بدی داشتم دوست داشتم داد بزنم که این حق من نبوده ....
خلاصه خیلی اوایل واسم سخت بود خیلی غصه میخوردم اما کمتر کسی متوجه بود و همه فکر میکردن که چقدر خوشحالم
کاری نداریم روزای سختی بود ولی گذشت الان یک سال هستش که اونجا درس خوندم یعنی دو ترم رو اونجا گذروندم و با خیلی مزایا و معایب شهر و دانشگاه آشنا شدم و دیگه مثله قدیم برام غریبه نیستن
فهمیدم که نباید به خودم سخت بگیرم و نباید خودمو اذیت کنم باید واسه خودم هدف گذاری کنم و واسه رسیدن به اهدافم تمام تلاشم رو بکنم
خلاصه الان که این وبلاگ رو درست کردم تمام تلاشم اینه که برنامه ها و اهدافم رو توی اون بنویسم و توی کار های حقوقی ام ازش کمک بگیرم دیگه میخوام به همه چیزای که واسه زندگیم آرزوشون رو دارم تلاش کنم و بهشون برسم کلی برنامه دارم واسه آینده
رسیدن بهشون خیلی سخته ولی من کسی نیستم که تسلیم بشه
میخوام با قدرت باهاشون رو به رو بشم و نشون بدم من اون کسی هستم که متونه واسه اهدافش بجنگه و بهشون برسه
ممنون از این که تا اینجا با من بودید ادامه حرفام رو توی یه پست دیگه میذارم ممنون
